خب عزیزم زودتر میگفتی…چرا تو دلت نگه داشتی عزیزم ?
حالا پاشو اشکاتو پاک یه چیزی بخور برو دانشگاه تا بابات بیاد بعد از ظهر من و بابات بریم خونه ی خاله ببینیم چه خبره…
-راست میگی مامان?
-اره…مگه یه گل پسر بیشتر دارم…کی بهتر از تو ?
پاشو پسرم…پاشو که با گریه چیزی درست نمیشه…
.
از بچگی هر وقت مامانم قولی میداد میدونستم عملی میشه و با گفتن این حرفش یهو ته دلم قرص شد…
لباس پوشیدم و رفتم دانشگاه ولی تا غروب که کلاسا تموم بشه همه فکرم به این بود که یعنی خاله اینا چی میگن به مامانم??
حال عجیبی داشتم?
از یه طرف ناراحت بودم از یه طرف خوشحال از اینکه حرفمو گفتم…
احتمال میدادم که قبول میکنن و دیگه کم کم باید فکر محرم شدن و عروسی باشم و تو این رویاها سیر میکردم ?
مطمئن بودم حداقل مینا من رو از یه غریبه بیشتر دوست داره ?
.
غروب رفتم خونه و دیدم بابا رو مبل نشسته و داره فوتبال نگاه میکنه…اروم سلام کردم و منتظر جواب نشدم و رفتم تو اتاق…
راستش از بابام خجالت میکشیدم?
.
رفتم رو تختم و خدا خدا میکردم مامان بیاد و بگه که چی شده?
زیر پتو بودم و تند تند صلوات میزدم و دعا میکردم همه چیز ختم بخیر شده باشه?
صدای باز شدن دستگیره در اتاقم رو شنیدم و فک کردم مامانمه و اروم از زیر پتو نگاه کردم ولی دیدم بابامه که اومد تو و پشت سرش مامانم اومد??
داشتم سکته میکردم?
قلبم تند تند میزد?
از گرمای زیر پتو خیس عرق شده بودم و نفس کشیدن سخت شده بود?
.
بابام اومد کنار تختم نشست و بدون مقدمه شروع کرد:
.
-مامانت هم محلیمون بود…هم سن و سال تو بودم که حس کردم عاشقش شدم…به خاطر مامانت قید خیلی چیزها رو زدم و رفتم سر کار و سربازی تا بهش برسم.
امروز خیلی خوشحال شدم که شنیدم پسرم به فکر ایندشه و مرد شده
اما اینو بدون پسرم ازدواج لباس نیست که خوشت نیومد عوضش کنیا
کفش نیست که پاتو زد بندازی کنارا
صحبت یک عمر زندگیه
فکراتو بکن..
.
بعد گفتن اینا بابام پاشد و رفت و منم اروم سرم رو اوردم بیرون و با چهره ی مامانم رو به رو شدم که یه لبخند رو لبشه و بهم نگاه میکنه.
-آروم و با صدای لرزون گفتم: -مامان چی شد؟؟
-آقا رو باش…اینجوری از زیر پتو میخوای زن بگیری ؟??
-مامان بگو دیگه قلبم اومد تو دهنم?
-هیچی…مثل اینکه قضیه با اونا جدیه و حتی حلقه نشون هم خریدن …خالت گفت چرا زودتر نگفتین به ما….
-یعنی همه چی تمومه؟?
-نه…خالت گفت امشب با مینا حرف میزنه و فردا بهم میگه مزه ی دهنش چیه..بالاخره باید علاقه دو طرفه باشه دیگه